تحلیل رفتار متقابل یا TA؛ نظریهای برای بهبود ارتباطات
تحلیل رفتار متقابل (Transactional Analysis :TA) یک نظریه روانشناسی رایج و یک مدل بهبود دهنده برای برقراری ارتباط است. آیا تا به حال در شرایط مختلف چیزی گفتهاید که بعداً از بیان آن پشیمان شوید؟ یا در یک موقعیت بحرانی رفتار غیرمنطقیای از خود نشان داده باشید و اکنون دلتان بخواهد آن روند را تغییر دهید؟ در این مطلب توضیح میدهیم تحلیل رفتار متقابل یا TA چیست و به بازدارنده ها در آن اشاره میکنیم. همچنین چند مثال ساده آوردهایم تا توضیح دهیم چگونه میتوان به کمک نظریه تحلیل رفتار متقابل ارتباط موثر برقرار کنید.
تحلیل رفتار متقابل چیست؟
اکنون پاسخ میدهیم TA چیست و اولین بار چه زمانی مطرح شد. تحلیل رفتار متقابل به ما کمک میکند تا حالات مختلف خودمان و نحوه عملکرد آنها را بشناسیم و درک کنیم. میتوانیم رفتار و سبکهای ارتباطی خود را برای بهبود مهارتهای بینفردی و ایجاد یک فرهنگِ فراگیر مثبت در محل کار خود انتخاب و تنظیم کنیم. تحلیل رفتار متقابل میتواند نحوه برخورد شما با تعارضات و برقراری ارتباط با همکارانتان را تغییر دهد.
حدود ۶۰ سال قبل، روانشناس، دکتر اریک برن (Eric Berne) تحلیل رفتار متقابل را مطرح کرد و اظهار کرد که بسیاری از روابط بینفردی ما ناشی از رفتارهای آموختهشدهی ریشهای است که اغلب در کودکی و خردسالی آموختهایم. این رفتارها میتوانند علت اصلی تعارضات ارتباطی در خانه و محل کار باشند.
او نظریه تحلیل رفتار متقابل را ارائه کرد که نشان میدهد ما به رویارویی، مدیریت و اقتدار از طریق یکی از سه حالت منِ والد، منِ بالغ و منِ کودک واکنش نشان میدهیم. او همچنین عقیده داشت که کلید همیشگی موفقیت در انواع معاملات و روابط کاری و بینفردی، در «حالت ایگوی بالغ» (adult ego-state) است. معنی ایگو به تعریف هر فرد از خودش و شناختی که از خود به عنوان یک انسان دارد بر میگردد و به همین خاطر ایگوی هر فرد میتواند با دیگری متفاوت باشد.
یا به بیان دیگر ایگو بخشی از ذهن انسان است که بین خودآگاه و ناخودآگاه سیر میکند و مسئول سنجش هویت و واقعیت پیرامون ماست. همچنین بازدارنده ها نیز در تحلیل رفتار متقابل میتواند فرد را از انجام برخی کارها یا رفتار و تجربهی احساساتی خاص بازدارد.
به گفته برن، هر مکالمهای نوعی معامله است. یک نفر تعامل را آغاز میکند و دیگری پاسخ میدهد. هنگامی که هر دو طرف از حالتهای ایگوی مکمل (Complementary Ego) صحبت میکنند، ارتباط بین آن دو نفر روان و مؤثر است. با این حال، اگر ارتباط متقاطع شود و یک یا هر دو نفر به حالت تضاد ایگو (Clashing Ego) درگیر شوند، نتیجه آن درگیری یا آسیب دیدن روابط است.
تحلیل رفتار متقابل اریک برن به ما کمک میکند تا حالات ایگوی موجود در هر تعامل را شناسایی کنیم تا بتوانیم اقدامات لازم را برای ایجاد ارتباط سازنده انجام دهیم. در ادامه درک حالات ایگو را با کمک تحلیل رفتار متقابل بررسی میکنیم.
درک حالات ایگو در تحلیل رفتار متقابل
حالتهای ایگو چیزی فراتر از سبکهای ارتباطی هستند. آنها اغلب پاسخهای خودکار به محرکهای داخلی یا خارجی به حساب میآیند. درواقع این احساسات ما هستند که تعیین میکنند از کدام یک استفاده کنیم یا به طور ناگهانی بین حالتها جابهجا شویم.
با این حال، اگرچه این واکنشها خودکار به نظر میرسند، میتوانیم به کمک تحلیل رفتار متقابل یاد بگیریم آنها را تشخیص بدهیم و آگاهانه نحوه واکنشمان را تغییر دهیم. بنابراین، بیایید با شناخت حالات ایگو شروع کنیم.
والد
این حالت، منِ آموزش دادهشده (Taught Ego State) ماست؛ صدای اقتداری که در کودکی آموخته و جذب کردهایم. این حالت ایگو، منعکسکننده نگرش والدین، معلمان، بزرگسالان و شخصیتهای معتبر در زندگی ما محسوب میشود.
هنگامی که افراد با این طرز فکر ارتباط برقرار میکنند، ممکن است از کلماتی مانند «چگونه»، «تحت هیچ شرایطی»، «همیشه»، «هرگز» استفاده کنند.
دو جنبه بالقوه برای وضعیت والدین وجود دارد که هر کدام پیامدهای مثبت و منفیای بر رفتارهای ما باقی میگذارند. این دوجنبه عبارتند از:
- پرورشدهنده؛
- کنترلگر.
والد پرورشدهنده ممکن است مراقب، حمایتکننده، تشویقکننده و غیرقضاوتکننده (خنثی) به نظر برسد. البته گاهی اوقات هم ممکن است بیش از حد محافظ و مختنق باشد.
والد کنترلکننده ممکن است دستوری، انتقادی و حامی به نظر برسد. و یا احتمال دارد که عبارات یا حرکات عصبی یا بیحوصله از خود بروز دهد. در ادامه دو حالت دیگر ایگو در تحلیل رفتار متقابل بررسی میکنیم.
کودک
حالت کودک تماماً در مورد احساسات صدق میکند. این موضوع نشاندهنده واکنش درونی ما به رویدادهای بیرونی و مبتنی بر احساسات است. حالت کودک فاقد خودآگاهی است. یعنی هر زمان که شخص ناامیدی یا عصبانیت را از خودش بروز بدهد، «کودک» تحت کنترل است.
شما به کمک تحلیل رفتار متقابل می توانید حالت کودک را در یک چهره غمگین، واکنشهای عصبی، صدای ناله، چرخاندن چشم، اذیت کردن، خنده، یا سایر حرکات کودکانه تشخیص دهید.
در این حالت ممکن است به صورت شفاهی، چیزهایی مانند «نمیدانم، میخواهم و اهمیتی نمیدهم» یا جملات نمایشی مانند «این بدترین روز زندگی من است» را بشنوید.
مانند والد، دو جنبه بالقوه برای حالت کودک وجود دارد:
- سازگار؛
- سرکش و آزاد.
ممکن است کودک سازگار، همکار، مشتاق و با انگیزه به نظر برسد.
کودک آزاد ممکن است سرکش، بدخلق و مقاوم به نظر برسد.
بالغ
حالت بالغ یا بزرگسال، ریشه در تفکر عقلانی، تعادل و دیدگاهِ منطقی دارد. با توجه به نظریه تحلیل رفتار متقابل میتوان گفت این حالت نوعی توانایی را برای ما فراهم میکند که بر اساس دادههایی که دریافت میکنیم، فکر و اَعمالمان را برای خود تعیین کنیم. برای تنظیم رفتارهای ناخودآگاه ناشی از حالات ایگوی والد یا کودکمان، باید آگاهانه به حالت بالغ خود دسترسی پیدا کنیم.
ارتباطات بالغ پر از توجه، علاقهمندیهای مستقیم و غیرتهدیدکننده هستند. آنها از زبان سنجیدهای مانند «چه زمانی، چه، چه کسی، به چه روشی» و جملاتی مانند «به نظر من، معتقدم، میبینم، متوجه میشوم، فکر میکنم، احتمالاً» استفاده میکنند.
مهمتر از همه، بالغ در ارتباطات خود سؤال میپرسد، گوش میدهد و به دنبال درک است.
حالت بالغ، خودِ ایدئال ماست که از چنگال واکنشهای ناخودآگاه ما رها شده است. بنابراین، این حالت ایدئال برای برقراری ارتباط موثر محسوب میشود.
چگونه می توان روابط محل کار را از طریق ارتباطات بهبود بخشید؟
با داشتن این اطلاعات، میتوانید مکالمات را از یک دیدگاه جدید و منحصر به فرد مشاهده کنید.
افراد دیگر را از نزدیک تماشا کنید. به کلمات و لحن آنها گوش دهید و زبان بدن آنها را مطالعه کنید تا ببینید آیا میتوانید حالت خود را در مقابل آنها تشخیص دهید. مثلا:
- برخی از افراد همیشه در حال انتقاد و هدایت هستند یا به دیگران کمک و از آنها محافظت میکنند (والد)؛
- برخی از مردم به طور مداوم تجزیه و تحلیل میکنند و واقعیتها را به احساسات ترجیح میدهند (بالغ)؛
- برخی از افراد با احساسات قوی و بدون فکر عمل میکنند و به طور کلی تمایلی به قبول مسئولیت ندارند (کودک).
این امکان وجود دارد که در مواقعی که نیاز دارید، در خود تواناییِ تغییر دادن ببینید و حالات خود را متناسب با محیط، عوض کنید. برخی این کار را آسانتر از دیگران انجام میدهند و برخی دیگر به تمرین نیاز دارند.
با آنچه در طول مکالمات اتفاق میافتد، سعی کنید از تحلیل رفتار متقابل اریک برن بهره ببرید و اول در خودتان و سپس در دیگران به دنبال فهم حالات (ایگوها) باشید تا بتوانید بهترین واکنش ممکن را به نمایش بگذارید.
مثال ارتباطات مکمل یا متضاد در تحلیل رفتار متقابل
موقعیت اول:
شخص A (حالت بالغ): «کار ما آنطور که ما برنامهریزی کرده بودیم عملی نشد، بیایید آن را مرور کنیم و دریابیم که دفعه بعد چه کاری میتوانیم انجام دهیم.»
شخص B (حالت بالغ): «من موافقم، ما میتوانیم در آینده بهتر عمل کنیم. بیایید برنامهریزی کنیم.»
موقعیت دوم:
شخص A (حالت والد): «به نظر میرسد که شما با آن شغل مشکل داشتید. آیا برای بهبود نیاز به کمک دارید؟»
شخص B (حالت کودک): «اوه، بله لطفا، من واقعاً به راهنمایی در این مورد نیاز دارم. خواهش میکنم حتما به من کمک کنید.»
و در این مثال مسئله این است که ارتباطات متقاطع/ تقابل چگونه به شکل اشتباه پیش میرود:
موقعیت اول:
شخص A (حالت بالغ): «کار ما آنطور که ما برنامهریزی کرده بودیم عملی نشد، بیایید آن را مرور کنیم و دریابیم که دفعه بعد چه کاری میتوانیم انجام دهیم.»
شخص B (حالت کودک): «چرا همیشه اینقدر انتقادی هستید؟ من هرگز نمیتوانم کاری را درست انجام دهم.»
موقعیت دوم:
شخص A (حالت بالغ): «اگر در اسرع وقت درباره این کار به من توضیح بدهید میتوانیم شرایط را بهتر کنیم.»
شخص B (حالت والد): «تمام این وظایف بر عهده من هستند؟ خودت کارهایت را انجام بده.»
مروری بر نظریهی تحلیل رفتار متقابل اریک برن
دکتر اریک برن در دهه ۶۰ نظریه تحلیل رفتار متقابل را ایجاد کرد که به درک و بهبود روشهای ارتباطی افراد کمک کرد. تحلیل رفتار متقابل TA دربارهی علت رفتارهای افراد در موقعیتهای متفاوت اطلاعات عمیق و دقیقی را ارائه میدهد. حالت والد، کودک و بالغ، انواع روابط در نظریه تحلیل رفتار متقابل اریک برن هستند.
در این مطلب توضیح دادیم تحلیل رفتار متقابل TA چیست و حالات ایگو را بررسی کردیم. همچنین چند نمونه از ارتباطات مکمل و متضاد را ذکر کردیم و اشارهای به بازدارنده ها در تحلیل رفتار متقابل کردیم. آیا شما هم متوجه این بازدارنده ها در خود هنگام تحلیل رفتار متقابل شدهاید؟ اگر هنوز هم سؤالی دربارهی نظریه تحلیل رفتار متقابل دارید، میتوانید با ما در میان بگذارید.
منبع: gemmabullivant.co.uk