تفکر خلاق در ذهن افراد و همچنین در حرفههای مختلف، معانی متفاوتی دارد. این معنا میتواند به اندازه خود افکار، متنوع و متفاوت باشد. اما تفکر خلاق اساسا به میزان تاثیر افکار روی بهرهوری و تواناییهای افراد در حل مسایل معنا میشود. تفکر خلاق میتواند در دستیابی به بهرهوری و بهینهسازی وظایف بسیار موثر واقع شود. از آنجا که این نوع تفکر معمولا منجر به نوآوری و ابداعات بزرگی میشود برای مدیران و کارفرمایان نیز ارزشمند است.
نمونههایی از مهارتهای تفکر خلاق شامل موارد زیر هستند:
- مهارت حل مسئله
- تفکر تحلیلی
- قدرت پذیرش
- تعهد
- گوشسپردن و مباحثه
- توجه به الگوها
در این میان برخی حرفهها مانند نویسندگی، طراحی گرافیک، فروش و بازاریابی نیاز به خلاقیت و تفکر خلاق دارند. با این حال باید بدانیم که تفکر خلاق به معنای تفسیر اطلاعات است و نه جرقه کوچکی که تا کنون در ذهن هیچ بنیبشری زده نشده. چهار روش وجود دارند که میتوانند شما را در دستیابی به تفکر خلاق یاری کنند :
- دائم سوال بپرسید
- اشتباه کردن را بپذیرید
- طوفان فکری به پا کنید
- به دنبال چالش باشید
روشهایی نیز برای بهبود تفکر خلاق وجود دارد که شامل موارد زیر هستند :
- خودتان را محدود کنید
- دوباره از مشکل تصویرسازی کنید
- فاصلهگذاری روانی ایجاد کنید
- رویاپردازی کنید، اما به کار برگردید
- چیزی بیمعنا را ببینید یا بخوانید
- کار را از مصرف جدا کنید
- در مود درست مشغول تولید شوید
- ورزش کنید
- بپرسید چه میشد اگر…
اکنون باید دانست موانعی بر سر راه تفکر خلاق وجود دارند که میتوان به طور مثال، با استراحتهای برنامهریزی شده از آنها عبور کرد. اما اعمال محدودیتهای گسترده، توانایی آن را دارد که تفکر خلاق را در نطفه خفه کند. این کار معمولا به صورت ناخواسته از سوی مدیران و کارفرمایان اعمال میشود. همچنین راههایی نیز وجود دارند که به نابودی تفکر خلاق ختم میشوند. تعدادی از این راهها را بر میشماریم :
- ناسازگاری نقش
- محدودیتهای بیش از اندازه
- سهمیه محدود منابع
- عدم وجود تنوع در گروه
- دلسردی
- نبود بازخوردهای مثبت
دیدگاهتان را بنویسید